سر گشته ام از این همه راهی که ندارم
گاهی که تو را دارم و گاهی که ندارم
از آن همه آیینه دلی روزی من شد
تاریک تر از روز سیاهی که ندارم

کوهی است به دوشم پر کاهی که ندارم
من آمده ام با نو بجنگم شب ولگرد
با هلهله ی خیل سپاهی که ندارم
افسانه ی دیروز گذشت ای هوس پیر
من مانده ام و شرم گناهی که ندارم
من مانده ام و لایق اویی که نبودم
من مانده ام و فرصت آهی که ندارم

نظرات 1 + ارسال نظر
hajieh سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:01 http://www.hajieh.blogsky.com

salam
omidvaram dar tole zendeghi va veblog nevisi movafagh va piroz bashid****

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد