یک حرف هایی می ماند بیخ گلوی آدم . می ماند و فریاد هم نمی شود . می ماند و بغض هم نمی شود . بغض یواشکی حتی . بغض ِ آخر شب ِ توی رختخواب که اشک شود آرام ... می ماند بیخ گلوی آدم . هیچ چیزی نمی شود اصلا .

می ماند و یک خنده هایی را ، یک لذت هایی را کمرنگ می کند . می ماند و سایه می اندازد روی هر چه بعد از این .

هیچکس سرش انقدر شلوغ نیست که زمان از دستش در برود و تو را از یاد ببرد !
همه چیز برمیگردد به اولویت های ذهن آن آدم...
اگر کسی ،به هر دلیلی ،تو را از یاد برد،فقط یک دلیل دارد :
تو جزء اولویت هایش نیستی...