تور ارزان پیدا میکرد، گوشی جدید میخرید، درخواست وام و لیزینگ میکرد، کلاس آواز و ورکشاپ خودباوری میرفت،پکیج «لاغری در 3هفته»خریده بود و...
دریک آن نشست،همه را نصفه کاره رها کرد،پکی به سیگار زد و گفت«ولش کن،نمیشود».
بله،حتما نباید آدورنو بود تا فهمید:«زندگی بد را نمیتوان خوب زیست».