دفترم را باز میکنم،اولین صفحه حکایت از رفتنت دارد

به صفحات دیگر نگاه میکنم،تمام صفحات دفتر از نبودنت،ازغم دوریت،از

چشم انتظاریم وازامیدبه بازگشت ات پر کرده ام

تنها یک برگ سفید باقی مانده،

برگی که برای آمدنت خالی گذاشته ام....

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:12

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد