عاشق و اشفته بودم .. به کسی نگفته بودم
لب پنجره برای ...............دیدن تو رفته بودم

ساعتم گفت : دیگه دیره!..نکنه خوابت بگیره!
...یار بیاد گم کنه راه و....تو دل این شب تیره!

اینه گفت با ناامیدی... : تازگی خودت رو دیدی؟
اون دیگه بر نمی گرده... خودتم به این رسیدی!

جیرجیرک خوند که دوباره... : خدا اون روزو نیاره
ماه و میدن .. به شبی که ...لااقل ستاره داره!

قاب عکس سرش رو کج کرد...
گریه ... خودکار و فلج کرد...
شونه دست کشید رو غم هام
دلخوشی با اینه لج کرد............ 

نظرات 1 + ارسال نظر
301040 جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 23:58 http://301040.blogsky.com

sa'ate man goft
tik tik tik tik
!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد