گفتی ستاره ماندنیست، دیدی ستاره هم شکست!؟

عهدی میان ما نبود ،عهدِ نبسته هم گسست

این خوابِ سبز از ابتدا ، یک اشتباه ساده بود

یک اشتباه ساده که ، آخر مرا در هم شکست

از دست زخم روزگار، به غم نشسته بود دل

به غم نشسته بود ، باز ، دیدی که در خون هم نشست

گفتم چه غم از حادثه ، وقتی تویی سد ، سیل را

دیدی خیالی خام بود ، دیدی که این سد هم شکست

گفتی که:  چشم از من بدار، لایق نئی اینجا ، برو

این دل نه جای هر کسی ، نه جای تو ،تو، توی پست

گفتی : تو را تقصیر نیست ، نتوانمت در دل نشاند

این آخرین حرف تو بود ، حرفی که بنیانم گسست

آری! بلور عاطفه ، با سنگِ بی مهری شکست

این دل شکسته بود ، باز ، یکبار دیگر هم شکست