وضعیت خوبی نیست، زل میزنم به دورها، به خاطره مان در آن روزها...

وضعیت خوبی نیست، خیره میشوم، بسیار طولانی، به زندگی بعدی ام...

وضعیت خوبی نیست، گریه نمیکنم، تا دم اشک می‌روم، بغض می‌شوم و برمی‌گردم

وضعیت خوبی نیست، عصبانی نمیشوم، داد نمیزنم... وضعیت خوبی نیست....

وضعیت خوبی نیست، رنگ چشم های تو یادم نرفته است، راستی چه رنگی بود؟

وضعیت خوبی نیست، دست هایم سردتر از آغوش توست، وضعیت خوبی نیست...

وضعیت خوبی نیست، اسمت مدام می‌آید تا نوک زبانم و بعد زبانم را گاز می‌گیرم.....

وضعیت خوبی نیست، هفته کم کم، هفت روزش کم میشود، هفته پیش ٥ روز بود فقط، این هفته ٤ روز هم نبود...

وضعیت خوبی نیست، خیلی می‌نویسم...

وضعیت خوبی نیست، تو را می‌نویسم...

وضعیت خوبی نیست، فکر می‌کنم، تو را ننوشته ام، وضعیت خوبی نیست...

وضعیت خوبی نیست، شماره تو را نمی‌گیرم...

وضعیت خوبی نیست، با تو حرف نمی‌زنم...

وضعیت خوبی نیست، فکرت را بیرون کرده‌ام...

وضعیت خوبی نیست، باور کرده‌ام که دوستم نداری....

وضعیت خوبی نیست، دلم سر جایش نیست...

وضعیت خوبی نیست، نیستی...

وضعیت خوبی نیست... 

 

این روزها منتظرم یک دسته نرگس بیاید و باران ببارد
این روزها منتظرم کسی بیاید که مثل هیچ کس نیست و نبوده، در بزند و تــو باشی
این روزها بیشتر از روزهای دیگر دلم تــو را هوا کرده....
این روزها منتظرم بیایی بگویی بیا بغلم
این روزها منتظرم بگویی این هم کادوی تولــدت
این روزها "خــــدا" تـــــو باید باشی فقط....
این روزها دلم هیچ کس و هیچ چیز را جز تــــو نمی خواهد
که تنگ در آغوشم بگیری و خیالم را از همه دنیا راحت کنی
این روزها....